آن که می گوید دوستت می دارم ،
دل اندوهگین شبی ست ،
که مهتابش را می جوید
ای کاش عشق را زبان سخن بود .
هزار آفتاب خندان در خرام توست
هزار ستاره ی گریان
در تمنای من ،
تو را برگزیده ام
رغمارغم بی داد
گفتی دوستت می دارم
و قاعده
دیگر شد .
کفایت مکن ای فرمان " شدن "
مکرر شو ، مکرر شو !!!!
"احمد شاملو"
روزها...
هر روز تنها تر و تنهاتر ....
البته همیشه دور و برم شلوغه و پر از هیاهو ....
اما همیشه یه چیزی کمه .... یه چیزی ته دلم جاش خالیه ....و من گاهی می دونم چیه ، و گاهی نمی دونم ....
دوست دارم دلم به همون شادابی قدیمش بشه ... به زمانی برگردم که غمی تو دلم جا نمی شد ...
به زمانی که کینه برام معنی نداشت ... و همه چیز زود فراموشم می شد ...
اما حیف هر چقدر بزرگتر می شم ، قلبم سیاهتر می شه ....
میدونی چیه؟راستی سلام.یه روزایی میرسه که حسرت این روزا رو میخوری.من که الان این جوری شدم.فکر میکنم با حسرت دیروز دارم امروز و فردام رو خراب میکنم.میخوام بیخیال کمبود ها بشم.بیخیال جای خالی ها.اینا هم یه جزیی از زندگین دیگه.باید باشن تا ما هم باشیم.هیچ وقت همه چیز کامل نیست